زبان تركي آذري يكي از شاخههاي مهم و اساسي زبانهاي تركي منشعب از تركي اوغوز است. اين زبان با توجه به شرايط مختلف جغرافيايي و ديني و فرهنگي از ديگر زبانهاي تركي فاصله گرفته و به عنوان يك زبان مستقل و داراي ادبياتي گسترده از تركي مادر منشعب گشته است. در انشعاب و شكلگيري زبان تركي آذري عوامل متعددي مؤثر بوده است. از آن جمله نفوذ اصطلاحات اسلامي، عرفاني و مفاهيم و الفاظ قرآني سبب شده است كه زبان و ادبيات آذري قالب و شكل خاصي به خود گيرد. به عنوان نمونه بررسي آثاري چون حديقة السعداي ملاّ محمد فضولي1 و عقايد الاسلام2 مرحوم مقدس اردبيلي نشان ميدهد كه شكل، وزن اشعار، فرهنگ و سيماي ظاهري تركي آذري كاملاً تحت تأثير اوزان شعر عربي و عرفان اسلامي و فرهنگ شيعي واقع شده است.
امروزه تركي آذري به عنوان يكي از زبانهاي اسلامي ـ شيعي در جهان مطرح است و آثار متعدد اسلامي به اين زبان نوشته شده است كه ترجمه و تفسيرهاي قرآن كريم از جمله آنهاست.
گرچه ترجمه و تفسير بعضي از سورههاي مختلف قرآن از زمانهاي خيلي قديم شروع شده، ليكن قديميترين تفسير و ترجمه كامل قرآن در قرن يازدهم ميلادي، مقارن با قرون پنجم و ششم هجري، به لهجه تركي جغتايي ميباشد كه در دانشكده شرق شناسي لنينگراد نگهداري ميشود. نسخه ديگر اين ترجمه در كتابخانه ريلاندز منچستر موجود است. در قرن چهاردهم ميلادي، قرآن كريم سه بار به تركي ترجمه شده كه هر سه از حوادث زمان محفوظ مانده است. از اين سه ترجمه قديمي قرآن يكي در موزه آسيايي لنينگراد نگهداري ميشود، دوّمي در موزه آثار ترك و اسلامي در استانبول، كه در سال 734ق/1333م نوشته شده است، و سوّمي در كتابخانه ملّت (استانبول) است كه در سال 765ق/1363م نوشته شده است. تفسير تركي قرآن هم مربوط به دوران تيموريهاست و در موزه آسيايي لنينگراد نگهداري ميشود.
در اين رابطه كتاب فقه مفتاح العدل نيز به زبان تركي نوشته شده است. اين اثر، از آن جا كه براي هر يك از اصطلاحات اسلامي معادل تركي انتخاب كرده از اهميت ويژهاي برخوردار است.
در آذربايجان نيز اوّلين ترجمه قرآن كريم به زبان تركي آذري در قرن 9 هجري به دستور اوزون حسن آق قويونلو نوشته شده است. اين ترجمه در بخش نسخههاي خطّي كتابخانه آستان قدس رضوي در مشهد نگهداري ميشود. در 120 سال اخير ترجمه و تفسير قرآن مورد توجّه خاصّ علما قرار گرفته و اين به علت بيداري مسلمانان از خواب گران بوده است. در اين دوره متفكراني چون سيد قطب و اقبال لاهوري پيشروان فكر نوين در كشورهاي اسلامي بودند. در آذربايجان نيز در برابر حركت مليگرايي محض، و در برابر جهالت و عقبماندگي و براي مقابله با تفكر ناسيوناليستي از يك طرف و ايدئولوژي سوسياليستي از طرف ديگر، متفكران، روشنفكران و علماي اسلامي ايدئولوژي نوين اسلامي را مطرح كردند و به بازشناساندن سيماي حقيقي اسلام پرداختند. متفكّراني چون سيّد عظيم شيرواني، حاج رضا صرّاف تبريزي، ميرزا علي اكبر صابر، مير محمّد كريم موسوي باكويي (صدر قوبرنسكي مجلس باكو)، ملاّ محمّد حسن شكويزاده، عبّاسقلي آقا باكيخانوف، پيشروان بينش جديد از توحيد، اسلام و قرآن و نخستين احساس كنندگان درد و درمان اساسي آن و پايهگذاران بازآموزي مفاهيم اساسي، علمي و قرآني بودند. ميرزا علي اكبر صابر با اشعار طنز آميز خود به تقبيح جهالت حاكم و بيدارسازي مسلمانان ميپرداخت و مسلمين را به سواد آموزي و علم دعوت مينمود و توجّه آنان را به محتوا، مضمون و معاني قرآني جلب ميكرد. عبّاسقلي آقا باكيخانوف و سيد عظيم شيرواني با الهام گيري از قرآن آثار متعدّد علمي، اخلاقي و اعتقادي به جاي گذاشتند و طلبههاي روشنفكر تربيت ميكردند. روحانيّوني چون ميرمحمّد كريم موسوي باكويي صاحب تفسير كشف الحقايق عن نكت الآيات والدّقائق در بيدارسازي روحانيت معاصر خود و فقهاي آن سامان سهم بسزايي داشتهاند. در همين دوره علماي روشنفكر و مترقّي در راستاي بازآموزي قرآن و پرداختن به معاني قرآني، براي مقابله با جهل حاكم بر مسلمانان آن زمان و در راستاي بيداري روشنفكرانِ از دين بريده، به ترجمه و تفسير قرآن كريم مبادرت كردند. علماي اسلام در اين دوره بيش از پيش متوجه ضرورت فهم دقيق معاني قرآن شده، به مقتضاي شرايط مختلف فكري، سياسي و اجتماعي در صدد تأليف آثار علمي، اخلاقي، اعتقادي و تفسيري برآمدند و علاوه بر اين كه مسلمين را به يادگيري علوم اسلامي چون كلام، فلسفه، منطق، ادبيّات، تفسير، فقه و اصول دعوت كردند، فراگيري علوم طبيعي، جغرافيا، نجوم، رياضيات، هندسه و زبان اقوام ديگر را ضروري دانستند و در اين راستا به قرآن استناد جستند. مفّسران و مترجمان آذربايجاني بيشتر با اين انگيزه كه يگانه عامل پيشرفت و ترقّي معنوي و مادّي انسان قرآن و يادگيري مفاهيم قرآني است و بايد قرآن را يادگرفت و سرمشق قرار داد، به تفسير و ترجمه قرآن پرداختند. متأسفانه تا كنون در اين خصوص پژوهشهاي دقيق علمي و تاريخي به عمل نيامده است و نويسندگان مسلمان در مورد مبارزات علماي اسلام با سردمداران شرك و كفر و با مبلغين جهل و بيسوادي و بدعت گزاران در اين مرز و بوم اسلامي، قلم به كار نگرفته و چيزي ننوشتهاند. پرداختن ما نيز به موضوعات تاريخي دور از هدف اصلي اين مقال خواهد بود. اكنون به بررسي اجمالي مشهورترين ترجمه و تفسيرهايي كه در صد سال اخير نگاشته شده است ميپردازيم:
اين ترجمه، و يا به عبارت صحيحتر، اين تفسير توسّط ميرمحمد كريم موسوي باكويي قاضي شهر باكو نوشته شده، و در سال 1322 هجري توسّط مرحوم حاج زين العابدين تقياوف در سه جلد نفيس و زيبا به چاپ رسيده است.
مفسّر و مترجم فوق الذّكر از علماي مشهور زمان خود بوده و تأليفات متعدّدي در زمينههاي مختلف دارد. صليب محاربه سي (جنگهاي صليبي)، در دو جلد از آثار تاريخي اوست. علاوه بر آثار فوق، كتابهاي فاجعه كربلا، هفدهم رمضان، عذراء قريش و غيره تأليف جرجي زيدان را به زبان تركي آذربايجاني ترجمه نموده است.
مؤلّف به ترقّي و تعالي و وحدت مسلمين خصوصا وحدت سنّي و شيعه اهميّت خاصّي ميداده و تمام تلاش خود را در اين راه به كار برده است. انگيزه اصلي وي در تفسير و ترجمه قرآن كريم به زبان تركي آذربايجاني، بيدار نمودن مسلمانان و روشنفكرانِ از دين بريده بوده است. اين مطلب از مقدّمههايي كه در اوّل هر جلد از تفسير خود آورده است كاملاً مشهود و هويداست.
وي در مقدّمه تفسير خود درباره انگيزه نگارش آن چنين ميگويد:
«از آن جا كه ملّتهاي مختلف اسلامي نميتوانند آنچنان كه سزاوار است از مفاهيم قرآني به جهت عربي بودن آن استفاده كنند، لذا ترجمه قرآن به زبانهاي مختلف ملّتهاي اسلامي لازم و ضروري است. اگر چه از هر ملتي چون فارس، ترك، هندو، بربر و غيره دانشمنداني وجود دارند كه احكام قرآن را به آنان تفهيم ميكنند، ليكن ميانِ شنيدن از عالم و خواندن قرآن و درك مفاهيم قرآني به زبان مادريِ خودِ شخص تفاوت زيادي وجود دارد.»
مؤلّف در رابطه با تفسيرهاي موجود آن زمان و ايجاد تفرقه بين مسلمين توسّط بعضي از نويسندگان چنين ميگويد:
«در بعضي از تفاسير موجود، خصوصا به زبان فارسي تنها به الفاظ و قواعد صرفي و نحوي اكتفا شده است و برخي مفسرّان سخناني را كه موجب تفرقه بين ملّتهاي اسلامي ميشود ذكر نمودهاند و حال آن كه اين تفرقهاندازي دور از مفاهيم قرآني است.
ورنه تشريف تو بر بالاي كس كوتاه نيست هر چه هست از قامت ناساز بياندام ماست
نوشتههاي اين چنين دانشمندان دروغين، ملّت اسلامي را در نظر ملّتهاي غير اسلامي عقب مانده و حقير جلوه ميدهد. حاشا و ثمّ حاشا كه در اساس اسلام هيچ قصوري نيست، نقصان از ناحيه ما مسلمين است.»
مؤلّف در رابطه با جعل احاديث، رسوخ افكار ارتجاعي، تشويق و ترغيب ملّتها به جهل و بيسوادي از ناحيه برخي از مؤلّفان، مطالب مفصلي بازگو نموده و با استناد به آيات الهي و احاديث نبوي، ملت اسلامي را به كسب علم و سواد آموزي دعوت ميكند، و حقوق زن و مرد و ارزشهاي والاي انساني موجود در احكام قرآني را بيان ميدارد، و راههاي ترقّي و تعالي و بيراهههاي انحطاط و زوال را در جاي جاي تفسير خود به مقتضاي حال و مقام نشان ميدهد. از كلام دردناك اين مفسر محترم درك ميشود كه وي از عقبماندگي، جهل و بيسوادي مسلمين در آن دوره، تا چه حد رنج ميبرده است.
تصويري از كتاب «تفسير كشف الحقائق عن نكت الآيات والدّقائق»
وي فقها و ملت اسلامي را علاوه بر يادگيري علوم اسلامي به يادگيري علوم طبيعي و انساني ترغيب و تشويق مينمايد و در اين خصوص با دلي سوزان و كلامي سوزناك و درد آگين چنين بيان ميدارد:
عجبا! فقها در كتابهاي خود وقتي از ميراث و ارث بحث ميكنند آن را منوط به علم حساب مينمايند، در حالي كه اغلب طلاّب علوم ديني از علم حساب بيخبرند.
همچنين فقها وقتي در باب صلاة از قبله بحث ميكنند، زير بناي بحث را علم هيئت (هندسه، نجوم و جغرافيا) قرار ميدهند، متأسّفانه در اين زمان اغلب طلاب و مدرّسين علوم ديني وقتي به مبحث قبله ميرسند، عاجز و مبهوت ميمانند و...3
يئتورن مرتبه تكميله علمدن با شقا ندير انساني
• بذل ائده طاقتيني جهديله نه عجب علمدن اوتري انسان
• نه عجب علمدن اوتري انسان نه عجب علمدن اوتري انسان
مفسّر بيشتر تلاش نموده است كه با سبك خاصّ خود خوانندگان را با معاني كلام و عبارات قرآني آشنا نمايد. براي همين منظور آيات قرآني را به طور كامل در حاشيه متن در ستوني جداگانه آورده و در ضمن ترجمه و تفسير نيز آيات را همراه با ترجمه ذكر كرده است. در برخي موارد آيات كلمه به كلمه ترجمه شده و در برخي موارد ديگر فقط قسمتي از آيات مورد ترجمه و تفسير قرار گرفته است. به عبارت ديگر، در ترجمه و تفسير، بيشتر جمله مدّ نظر بوده و آيات به صورت جمله به جمله ترجمه شده است كه يادگيري كلمات، جملات، آيات و مفاهيم قرآني براي مخاطبين آذربايجاني سهل و آسان باشد. تفاسيري كه مورد استفاده مفسر محترم قرار گرفته، به شرح زير است:
1. تفسير كشّاف، تأليف علاّمه جار اللّه زمخشري.
2. تفسير كبير امام فخر رازي.
3. تفسير فاضل ابومسعود مفتي قسطنطنيه.
4. مجمع البيان، تأليف شيخ جليل طبرسي.
5. لباب التّأويل في معاني التّنزيل، علاء الدّين بغدادي.
6. مدارك التّنزيل و حقايق التأويل، عالم جليل ابوالبركات نسفي.
7. انوار التّنزيل، تأليف قاضي بيضاوي.
8. روح البيان، حقي افندي.
ما براي نمونه ترجمه و تفسير چند آيه از سوره بقره از تفسير كشف الحقائق را همراه با ترجمه فارسي آن ذكر مينماييم:
ايكنجي بقره سوره سي
(سوره بقره مدينه ده نازل اولوبدر، 286 آيه، 6121 كلمه، 25500 حرف در)
(1) «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»
(2) «الم» بو سوره نين اسمي و آديدر. يعني بو سوره الم سوره سيدير [اللّه تعالي بو سوره نين آديني الم قويوبدر، لكن عرفده اونون مشهور كلمه لريندن بر كلمه ني اوندن اوتري آد قويوبلار. سوره نين ايچنده ذكر اولنان بقره لفظني بوسورهدن اوتري آد قويو بلار. نيجه كه اولنده ذكري اولندي و بوندان صونرا گلن سورهلر كه اونلارين اوّللرينده بوقسم حرفلر ذكر اولنوب تماما او سوره لرين اسميدر. امّا نجه كه عرفده بوسورهيه بقره آد قويولوبدر، اوسوره لره ده هر برينه عرفده علاحده آد قويولوب، عرف آديله مشهور اولوبلار. [«ذلك الكتاب»بوقرآن كتاب كامل در، هيچ برنقصان اونده يوخدور. «لاريب فيه» هيچ شك و شبهه يوخدر بونده كه بوكتاب اللّه تعالي طرفندن در، دوغرو و حق اولان كتابدر اللّه تعالي طرفندن. [اگر چه ديمك اولماز بوقرآنده شك و شبهه ايدن يوخدر؛ لكن مقصود اودر كه بو قرآن كلام الهي در، انسان كلامي دگول و لايق دگول كه شخص اونده شبهه ايلسون [«هديً للمتقين» دوغرو يول گوسترندر بوقرآن متقيلردن اوتري [اللّه تعالي حرام ايدن شئيلري ترك ايدوب واجباتي عمله گتورن شخصه متقي ديلور]
(3) «الذين» متقيلرين صفتلرندن اودر كه (يؤمنون بالغيب) ايمان گتوررلرپيغمبره، «محمده» و قرآنه غايبانه. [پيغمبردن صونرا تا بو زمانه كيمين نه قدر مسلمانلار اولوب ايمان گتوروبلر و بوندن صونرا گلوب ايمان گتورهجكلر، هاموسي بو آيه شريفه نين تحتنه داخلدرلر. اما رسول خدانين زمان حضورنده موجود اولوب ايمان گتورن شخصلردن اوتري پيغمبرين و قرآنين امري آشكار اولديقيچون اونا ايمان بغيب ديمك اولماز] «ويقيمون الصلوة»و نمازي برپا ايدرلر. «وممّا رزقناهم» اونعمتلر دنكه اونلاره نعمت ويرمشوك«ينفقون» محتاج اولان شخصلره انفاق و احسان ايدرلر.
[سوره بقره در مدينه نازل شده، 286 آيه، 6121 كلمه، 25500 حرف است]
(1) (بسم اللّه الرّحمن الرّحيم)
(2) (الم) نام اين سوره ميباشد، يعني اين سوره سوره «الم» است. اللّه تعالي اسم اين سوره را «الم» [الف، لام، ميم [گذاشته است، ليكن در عرف يكي از كلمههاي مشهور و موجود در سوره به عنوان اسم اين سوره انتخاب شده است؛ يعني لفظ «بقره» كه در سوره ذكر شده به عنوان اسم سوره انتخاب شده است. به طوري كه در اوّل ذكر شد، سورههايي كه از اين به بعد با چنين حرفهايي آغاز ميشوند به نام همان حروف ناميده ميشوند. ليكن همچنان كه در عرف به اين سوره سوره «بقره» گفته ميشود، آن سورهها نيز هر كدام نام ويژهاي دارند.
«ذلك الكتاب» اين قرآن كتابي كامل است و هيچگونه نقصي ندارد «لاريب فيه»هيچ شك و شبههاي نيست كه اين كتاب از طرف خداوند متعال است و كتاب حقّي است از طرف خداوند. (اگر چه نميتوان گفت كه هيچ كس در اين قرآن شك نميكند، ولي مقصود اين است كه اگر شخص به طور منصفانه دقّت نمايد برايش معلوم ميشود كه اين قرآن كلام الهي است، كلام انساني نيست و سزاوار نيست كسي در آن شك كند.) «هديً للمتّقين» براي متقين هدايت كننده است (متقي به كسي گفته ميشود كه كارهايي را كه خدا حرام نموده است ترك نمايد و به واجبات عمل نمايد.)
3. «الّذين» از صفات متّقين اين است كه «يؤمنون بالغيب» كسي كه غايبانه به پيغمبر (محمّد) و قرآن ايمان بياورد. بعد از پيغمبر تا اين زمان و از اين زمان به بعد هر چه مسلمان بوده و هست داخل در معني اين آيه شريفه ميباشد. ولي كساني كه در حيات حضرت رسول ايمان آوردهاند به خاطر اين كه پيغمبر و احكام قرآن براي آنها آشكار بوده است به آنان مؤمنين بالغيب گفته نميشود.
«ويقيمون الصّلوة» و نماز را به پا ميدارند. «و ممّا رزقناهم» و از آن نعمتهايي كه به آنها دادهايم «ينفقون» به اشخاصي كه محتاج هستند انفاق و احسان مينمايند.
به طوري كه مشاهده ميشود، مفسّر محترم كوشيده است مخاطب و خواننده را به طور كامل با عبارات قرآني و معاني كلام الهي آشنا كند. ترجمه و تفسير را نيز تقريبا به صورت مزجي ارائه داده است.
ترجمه و تفسير فوق از حيث زبانشناسي قابل تأمّل است. زبان ترجمه مربوط به صد سال پيش است و جزء زبان كلاسيك تركي آذربايجاني به شمار ميرود و در كشورهاي ايران و عراق براي عموم مردمِ ترك زبان كاملاً قابل فهم است، ولي در كشور جمهوري آذربايجان فهم دقيق آن براي عموم مردم كمي مشكل به نظر ميرسد.
اين اثر در سال 1373 هجري شمسي توسّط دانشگاه صنعتي سهند تبريز به صورت افست (با كوچك نمودن قطع كتاب) چاپ شده است و توسّط آقاي عبدالمجيد صادق نوبري به صورت خلاصه و با حذف مقدّمهها و حواشي به زبان فارسي ترجمه و در سه مجلّد بزرگ چاپ گرديده است.4
اين ترجمه و تفسير توسّط مفتي قفقاز شيخ الاسلام محمّد حسن مولي زاده شكوي در دو جلد به قطع وزيري در سال 1326 هجري قمري برابر با 1284 هجري شمسي در مطبعه غيرت تفليس چاپ شده، و چاپ دوّم آن در سال 1399 هجري قمري برابر با 1357 هجري شمسي از طرف علماي قم، و چاپ سوّم آن در سال 1411 هجري قمري برابر 1369 هجري شمسي از طرف سازمان تبليغات اسلامي انجام يافته و در همين سال توسّط مسلمانان قفقاز تجديد چاپ شده است.
مرحوم شيخ الاسلام محمّد حسن مولي زاده شكوي، آيات قرآني را خيلي دقيق ترجمه و تفسير نموده و براي اصطلاحات قرآني معادلهاي مناسبي در تركي آذربايجاني آورده است. اين ترجمه و تفسير از جنبه علمي بسيار دقيق و كامل است.
مؤلف با استفاده از تفاسير معتبر، ترجمه قرآن را بين گيومه، و تفسير آن را خارج از گيومه بيان داشته است و اگرچه خود شيعه بوده ولي به دلايلي نامعلوم و شايد به منظور ايجاد وحدت ميان مسلمين قفقاز و ممانعت از تفرقه و اختلاف5 وقتي اسامي خلفا را نقل ميكند، عبارت «رضياللّه عنه» را بر آن ميافزايد.
با اين همه، در موارد اختلاف بين مفسرين شيعه و سنّي، مثل آياتي كه در رابطه با احكام وضو و متعه و غنايم است، به صورت كاملاً علمي و تحليلي نظر مفسّرين شيعه را ترجيح داده است. در اينگونه آيات بدون اين كه سخناني تفرقه انگيز بيان دارد، با شيوه كاملاً علمي و اجتهادي نظريّات مفسّرين سنّي را بيان ميكند و آنها را يكايك مورد بررسي قرار ميدهد و صحّت و سقم نظريّات مختلف را تعيين مينمايد. براي مثال، در رابطه با موضوع «متعه» نظريّات امام فخر رازي را ذكر نموده و به صورت بسيار ماهرانه و استادانه و با استدلال دقيق و اجتهاد كم نظير آن را مورد بررسي و انتقاد قرار داده است.
1. ملا محمد فضولي از روحانيون و شعراي كربلاست كه با توجه به آثار متعددي كه به تركي آذري نوشته است از جمله اركان ادبيات آذري به شمار ميرود. مقتل حديقة السعداي ايشان به عنوان يك اثر شيعي با قدمت 500 ساله است.
2. كتاب عقايد الاسلام، نوشته ملا احمد مقدس اردبيلي توسط نويسنده اين سطور آماده چاپ گشته است. اين اثر يكي از متون نثر كلاسيك تركي آذري به شمار ميرود كه در نهايت سليسي و سادگي نوشته شده است.
3. مرحوم مير كريم باكويي به بعضي از روحانيوني كه در آن دوره در زمينه علوم طبيعي و جغرافيا و غيره نظر خاصي داشتهاند و اين علوم را طرد مينمودند اشاره ميكند.
4. متأسّفانه در ترجمه فارسي اين اثر بزرگ، زبان اصلي كتاب كشف الحقائق كه تركي آذري ميباشد اشتباها تركي استانبولي تحرير شده است.
5. بايد گفت يكي از شگردهاي تزار در آن زمان جهت زير سلطه نگهداشتن آذربايجان ايجاد اختلافات و درگيريهاي شيعه و سنّي بوده كه علماي اسلام از جمله مؤلف محترم البيان آن را به خوبي فهميده و در صدد جلوگيري از آن به هر نحو ممكن برآمده بود.